Single Alone Aloneboy |
دوسيب
ز بس بوي دو سيب آمد به سويم
نـمـانده هـيچ رنـگي در بر و رويـم
چنان او ميبرد از عقل ما هوش
که ناگه ميشويم ما مست و مدهوش
هلو
هلو از عاشقان دل ميربايد
سرشک از ديدگانت مي زدايد
ليمو
ز ليـمو و ز نعنـا هيـچ نگـويم
که خود ميداني من عاشق ز اويم
هلو
بهترين طعم ها باشد هلو
گوئيا مِي ميخوري اندر سبو
دوسيب
عمريست کشيدم من دوسيب در قهوه خانه
طـعـم خــوش تـر مــن نـديـدم در زمـانـه
دوسيب
ز بس بوي دو سيب آمد به سويم
نـمـانده هـيچ رنـگي در بر و رويـم
چنان او ميبرد از عقل ما هوش
که ناگه ميشويم ما مست و مدهوش
هلو
هلو از عاشقان دل ميربايد
سرشک از ديدگانت مي زدايد
ليمو
ز ليـمو و ز نعنـا هيـچ نگـويم
که خود ميداني من عاشق ز اويم
هلو
بهترين طعم ها باشد هلو
گوئيا مِي ميخوري اندر سبو
دوسيب
عمريست کشيدم من دوسيب در قهوه خانه
طـعـم خــوش تـر مــن نـديـدم در زمـانـه
من خودم هستم ویک حس غریب
که به صدعشق وهوس می ارزد
مـــــــــــــرد است دیگر...
گاهی تند میشود گاهی عاشقانه میگوید..
مـــــــــــــرد است دیگر..
غرورش آسمان و دلش دریاست...
تو چه میدانی ازبغض گلو گیر کرده یک مـــــــــــــرد..
تو چه میدانی که چشمانت دنیای او شده..
تو چه میدانی از هق هق شبانه او که فقط خودش خبردارد و بالشش؟...
مـــــــــــــرد را فقط مـــــــــــــرد میفهمد و مـــــــــــــرد
مـــــــــــــرد است دیگر...
گاهی تند میشود گاهی عاشقانه میگوید..
مـــــــــــــرد است دیگر..
غرورش آسمان و دلش دریاست...
تو چه میدانی ازبغض گلو گیر کرده یک مـــــــــــــرد..
تو چه میدانی که چشمانت دنیای او شده..
تو چه میدانی از هق هق شبانه او که فقط خودش خبردارد و بالشش؟...
مـــــــــــــرد را فقط مـــــــــــــرد میفهمد و مـــــــــــــرد